Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-05-02@14:27:51 GMT

سروش و کنعانی در انتظار تصمیم نهایی یحیی

تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۶۲۷۱۰

سروش و کنعانی در انتظار تصمیم نهایی یحیی

به گزارش "ورزش سه"، در شرایطی که نیمکت پرسپولیس به واسطه مصدومیت‌های ستاره‌های این تیم خالی‌تر از همیشه است، یحیی گل محمدی با تصمیمی جسورانه که حتی تمجید شاگردانش را در پی داشت، به دلیل انضباطی در همان رختکن تصمیم خود را مبنی بر تعویض دو ستاره تیمش در دیدار حساس مقابل استقلال تاجیکستان اعلام کرد.

شاید کمتر کسی انتظار داشت که ضربه ایستگاهی نه حتی پنالتی به یک چالش برای پرسپولیسی‌ها تبدیل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مدعیان ضربه ایستگاهی ناگهان به یکدیگر پریدند تا در نهایت یحیی مجبور به تصمیم بزرگ خود در این جدال شود. ماجرا از اولین ضربه ایستگاهی نزدیک به دروازه استارت خورد؛ جایی که سروش و سعید صادقی خواهان زدن آن شدند. اما رفیعی که طی فصول اخیر مامور زدن ضربات ایستگاهی است بدون توجه به درخواست صادقی آن را نواخت و شاید تمرکز او در بحث با سعید بهم خورده بود که از اتفاق این ضربه با بالاترین اختلاف راهی اوت شد.

از همین صحنه بگو مگوها نمایان شد؛ صادقی که این ضربه را دید همان لحظه و البته بیشتر دوستانه و با لبخند و در شرایطی که پیراهن خود را جلوی دهانش گرفته بود تا لب خوانی نشود، اعتراض آرام خود را به این ضربه رفیعی و فاصله آن تا دروازه به شماره هفت اعلام کرد.

اما ماجرا از زمانی جدی‌تر شد که محمد عمری با حرکات تکنیکی خود چند مدافع حریف را از پیش رو برداشت و اینبار در منطقه‌ای بهتر با خطای مدافع استقلال تاجیکستان سرنگون شد تا داور یک ضربه ایستگاهی دیگر به پرسپولیسی‌ها بدهد. کنعانی زادگان، سروش رفیعی، سعید صادقی و شهاب زاهدی بار دیگر خواهان زدن این ضربه شدند و طبیعی بود که سروش به واسطه ماموریتی که کادرفنی به وی داده بود، خود را محق برای زدن آن بداند اما اتفاقی که لحظاتی پیش برای ضربه ایستگاهی او شکل گرفته بود باعث شد تا دیگر بازیکنان به دنبال مجاب کردن شماره هفت برای این باشند که او توپ را در اختیار آنها قرار دهد. کنعانی‌زادگان در راس این افراد قرار داشت و ادعایی فراتر برای نواختن آن داشت تا بگو مگو بین طرفین داغ‌تر شود. رد درخواست کنعانی زادگان توسط سروش رفیعی به شکلی عصبانی، ناگهان مدافع ملی‌پوش را از کوره به در برد تا او الفاظی را به کار ببرد که مداخله دانیال اسماعیلی‌فر را نیز به همراه داشته باشد و خارج شدن این الفاظ از حالت دوستانه و بین تیمی، باعث شد تا دانیال حتی مجبور به خشونت بیشتر و نگه داشتن دست خود جلوی دهان کنعانی زادگان شود!

ویدئو: 314494

این ضربه هم توسط سروش نواخته شد و در بدشانسی او که البته همچنان می‌توان فضای قبل از آن را که باعث برهم خوردن تمرکزش شده را هم در آن بی تاثیر ندانست بار دیگر راه به جایی نبرد و اینبار البته به دیوار دفاعی حریف برخورد و برگشت داشته شد. با این حال این توپ برگشتی با سماجت سعید صادقی و در ادامه ضربه خوب هافبک آماده سرخ‌ها به گل اول بازی تبدیل شد.

سروش اما کاملا عصبی بود و شاید برای اولین بار با پیراهن پرسپولیس بود که حتی در حلقه شادی گل هم شرکت نکرد و احتمالا جملات و کلمات هم‌تیمی‌هایش پیش از ضربه ایستگاهی و خصوصا کنعانی زادگان را در ذهن مرور می‌کرد. در شرایطی که پرسپولیسی‌ها ابتدا در نقطه کرنر جشن شادی گل گرفتند و در ادامه نیز به پاس همراهی خانم‌های هوادار این تیم روی سکوهای طبقه دوم جشن خود را با آنها دنبال کردند، سروش طول زمین را به سمت نیمکت تیمش در پیش گرفت. او ابتدا بطری آب نزدیک به منطقه فنی تیمش که یحیی گل محمدی آنجا مستقر بود را برداشت و بدون توجه قدم‌های بعدی خود را هم برداشت. هم‌تیمی‌های نیمکت نشین و البته اعضای کادرفنی که متوجه این اتفاق شده بودند به سمت او رفتند تا شماره هفت و ستاره تیم خود را به آرامش دعوت کنند.

برخلاف شایعات شکل گرفته، هیچ بحث دوباره‌ای بین طرفین در رختکن شکل نگرفت که باعث مصمم شدن یحیی گل محمدی برای تصمیم تعویض دو بازیکنش همراه باشد. سرمربی پرسپولیس اما برای اینکه دیسیپلین خود را در این موضوع نشان دهد، در میان بهت دیگر بازیکنان و البته کنعانی زادگان و سروش رفیعی دستور تعویض و خروج آنها را بین دو نیمه صادر کرد. گل محمدی اما بیشتر این حواشی‌ها را متوجه جو شکل گرفته بیرونی علیه تیمش می‌داند و آن را در نشست خبری نیز بیان کرد.

اما اکنون سروش و کنعانی زادگان بیشتر از قبل نگران آینده خود در ترکیب خواهند بود. سرمربی پرسپولیس هنوز آرام نشده و رفتار دو بازیکن تیمش را در جمع هواداران و دوربین‌هایی که روی آنها زوم بوده را درک نکرده و هیچ بهانه و توضیحی را نیز در اینباره نپذیرفته است. خصوصا اینکه این بحث و جدل نه برای یک موقعیت صد درصدی گل از روی نقطه پنالتی که شاید همیشه باعث جدل بین بازیکنان شود که از روی یک ضربه ایستگاهی بوده تا او به دنبال قطع چنین اتفاقی در تیمش باشد که ریشه رفاقت و همدلی بین بازیکنان را نشانه گرفته است. اولین ترکش این اتفاق خروج دو بازیکن از زمین در همان نیمه دوم بود و البته گفته می‌شود شاید این موضوع به بازی بعدی سرخ‌ها برابر ملوان بندرانزلی نیز کشیده شود تا دیگر بازیکنان نیز متوجه شوند هیچ عاملی نباید باعث شود آنها روبروی هم‌تیمی خود خصوصا در جریان بازی قرار گیرند.

کنعانی اما به دنبال این بود که خیلی زود ماجرا را با قرار دادن یک تصویر از سروش رفیعی در صفحه شخصی خود جمع کند و هرچند این موضوع نیز نتوانسته عصبانیتی که یحیی در نشست خبری پنهان کرده بود را کم کند و سرمربی سرخ‌ها مدعی است که اتحاد بین بازیکنان طی سالیان اخیر مهمترین عامل برتری و موفقیت آنها بوده نباید به این سادگی شکسته می‌شد و دستمایه حاشیه‌ای داخلی می‌شده است. باید دید در ادامه و پیش از دیدار با ملوان چه اتفاقاتی خواهد افتاد و آیا گل محمدی ستاره‌های تیمش را خواهد بخشید یا این تنبیه انضباطی ادامه خواهد یافت.

شما اگر جای کادرفنی و یحیی گل محمدی بودید چه تصمیمی می‌گرفتید؟

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: ضربه ایستگاهی کنعانی زادگان یحیی گل محمدی سروش رفیعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۶۲۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!

فیلم سینمایی "بی‌بدن" دنبال زدن تلنگری به خانواده‌هاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسست‌های والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی

فیلم «بی‌بدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.

دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پرونده‌های جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سال‌های 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناک‌ترین قتل‌های چند سال اخیر و در عین حال جنجالی‌ترین پرونده‌ قضایی باشد.

حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!

مروری بر زیرمتن‌های نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌گویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا می‌شد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکل‌گیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟‌ به نظر می‌رسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟

جست‌وجو در شخصیت‌پردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش می‌گذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهم‌ترین اتفاقات رخ داده در بطن خانواده‌اش بی‌خبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمی‌کند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بی‌اراده، تنها شنونده دیالوگ‌های طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانس‌های فیلم، مخاطب را آزار می‌دهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر می‌رسد این شخصیت‌پردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.

در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بی‌مسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش می‌رود که با خبر قتل دخترش مواجه می‌شود.

البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش‌ در بازی‌های انرژیک می‌شناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بی‌بدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد می‌کند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانس‌های بی‌بدن شود.

در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشری‌اش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه می‌کند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانس‌های فیلم پنهان‌کاری او تو ذوق می‌زند و در نهایت زنجیره‌ای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار می‌کند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخش‌های مختلفی از فیلم دیده می‌شود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.

خانواده‌ای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهم‌ترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمی‌گذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بی‌مسئولیتی والدین چه می‌تواند باشد؟

سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آینده‌ای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی می‌کشد، تصمیم به ازدواج مجدد می‌گیرد. لجبازی‌های مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت می‌شود که سرنوشت سروش بی‌شباهت با ارغوان نباشد. به نظر می‌رسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بی‌مسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهم‌تر است و بهای این غرور، خون پسرش است.

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است،‌ نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛‌ در ظاهر، عملی که مرتکب می‌شود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعله‌ور می‌کند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم می‌شود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناک‌تر است.

بی‌بدن ضد قصاص است؟‌

یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بی‌بدن از قصاص طرفداری می‌کند یا علیه آن است؟‌ تجربه تماشای فیلم‌هایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک می‌کشند، نشان می‌دهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک می‌کند، برای فرد اعدام شده دلسوزی می‌کند؛ آیا این اتفاق در بی‌بدن برای سروش تکرار می‌شود؟

تصاویر دوربین‌های مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش می‌شود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش می‌کند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راه‌ها را برای بخشش می‌بندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمی‌کند و بارها اعلام می‌کند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئله‌ای مهم‌تر بروند و آنهم «گسست‌های درون یک خانواده» است.

 

چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت


یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشان‌تر

اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بی‌بدن توجهات را به خود جلب کرد؛‌ نوید پورفرج و گلاره عباسی.

پورفرج که با بازی در فیلم‌های سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنری‌اش را به رخ کشید، در بی‌بدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پرونده‌هایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.

در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش می‌بینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی می‌کند.

بی‌بدن شباهت‌های زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابه‌لای پرونده‌های قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون می‌کشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار می‌دهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟‌

به نظر می‌رسد که بی‌بدن دنبال زدن تلنگری به خانواده‌هاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسست‌های والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بی‌مسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بی‌گناه هم نیستند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ضربه بزرگ به فرانسه! مصدومیت احتمالی لوکاس هرناندز برای یورو
  • استوری تند یک استقلالی در حمایت از علی خطیر
  • ضربات ایستگاهی مهارنشدنی روبرتو کارلوس / فیلم
  • نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
  • تصمیم نهایی مجلس درباره یارانه‌ ها در سال ۱۴۰۳
  • سروش و خدابنده یک رقیب جدید پیدا کردند!
  • تصمیم نهایی مجلس درباره یارانه‌ها در سال ۱۴۰۳/ اعلام جزییات مصوبه دولت
  • کارشناسان داوری علیه تصمیم جنجالی در انزلی
  • تصمیم گیری نهایی اسرائیل درباره حمله به رفح ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت آینده
  • ژاوی: تصمیم‌ به ماندن در بارسلونا ساده بود؛ همه باید در فصل آینده پیشرفت کنیم